-
کاغذ
چهارشنبه 5 تیر 1392 21:26
دستم که به تو نمیرسد،فقط حریف واژه ها میشوم!گاهی هوس می کنم تمام کاغذ ها ی سفید روی میز را از نام تو پر کنم...تنگاتنگ هم،بی هیچ فاصله ای!از بس که خالی ام از تو...از بس که تو را کم دارم...آخر مگر کاغذ هم زندگی میشود؟
-
باز باران...
یکشنبه 2 تیر 1392 21:25
باﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ، ﺑﺎ ﺗﺮﺍﻧﻪ، ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ... ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻡ ﻛﻮ؟ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﻛﻮ؟ ﺁﻥ ﺩﻝ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﻛﻮ؟ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﻛﻮﺩﻛﻲ ﻛﻮ؟ ... ﻓﺼﻞ ﺧﻮﺏ ﺳﺎﺩﮔﻲ ﻛﻮ؟ ﻳﺎﺩﺕ ﺁﻳﺪ ﺭﻭﺯﺑﺎﺭﺍﻥ،ﮔﺮﺩﺵ ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﺩﻳﺮﻳﻦ؟ ﭘﺲ ﭼﻪ ﺷﺪ ﺩﻳﮕﺮ،ﻛﺠﺎﺭﻓﺖ؟ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺭﻧﮕﻴﻦ، ﺩﺭ ﭘﺲ ﺁﻥ ﻛﻮﻱ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ، ﺩﺭ ﺩﻝ ﺗﻮ،ﺁﺭﺯﻭیی ﻫﺴﺖ؟ ﻛﻮﺩﻙ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺩﻳﺮﻭﺯ؟ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻏﻢ ﻫﺎﻱ ﺍﻣﺮﻭﺯ، ﻳﺎﺩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ، ﺁﺭﺯﻭﻫﺎ...
-
عاشق بیچاره
یکشنبه 26 خرداد 1392 20:34
♥با یه قامت شکسته♥ ♥با نگاهی مات و خسته♥ ♥سرشو برده تو شونش♥ ♥یه نفر تنها نشسته♥ ♥توی تنهاییش یه درده♥ ♥جای پای قلبی سرده♥ ♥گل سرخی بوده اما♥ ♥دیگه پژمرده و سرده♥ ♥فارغ از دیروز و فرداش♥ ♥غرقه تو دریای درداش♥ ♥حسرتش یه عشق نابه...♥ ♥که وفا کنه به عهداش.....♥
-
شک نکنن
جمعه 10 خرداد 1392 21:21
ایــن خـطــ " __ " و ایــن نشــــــان " × " کــه دلتــــ بـــرای هیـچ کــس بــه انـــدازه مـــن تنگـــــ نخـــواهـــد شـُــد بـــرای نگـــاه کــردنـــم، بــــوسیــدنــم، خنــدیـدنـــم بـــرای تمــــام لحظــه هـــایــی کــه کنـــارم داشتــــی روزی کـــه نیستــــم دلتــــ بـــرای همــــه اینهــــا...
-
شکسته
چهارشنبه 4 اردیبهشت 1392 21:18
من شکستن نمیدانم ، ولی هر کس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود دلم را، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را..دلم را با نگاه سردش.. و کمرم را.. با رفتنش............
-
اسم تو
سهشنبه 3 اردیبهشت 1392 19:00
اسم تو را لا به لای حرفهای دیگران می شنوم بعد آرام..خیلــی آرام دستم را به روی قلبم میگذارم : مـی بینی؟! اسمت با دلم چه می کند؟
-
تولد
یکشنبه 25 فروردین 1392 20:41
تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توست به دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنم ورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگی ات را تبریک میگویم تولدت آذین زندگی ام باد. زهرا جونم تولدت مبارک
-
انصاف نیست...
یکشنبه 18 فروردین 1392 22:45
انـصـــآفــــ نـیـستــــــ کــه دُنـیــآ آنـقـَـدر کـوچَـکـــــ بـآشـَــد کــه آدَمـ هــآی تـکـرآری رآ روزی صـَـد بــآر بــِبـیـنــی و آنـقـَـدر بـُزرگــــــ بــآشَــد کــه نـَتـَـوآنـی آن کَـسـی رآ کـه دلـَتـــــ مـیـخواهــَـد، حـَـتــی یـِکــــ بــآر بـبــیـنــــی...!
-
حرفای دلتنگی
دوشنبه 12 فروردین 1392 00:44
تو رو نمیدونم! ولی من.... وقتی پاهام می لرزه برا یه خاطره قشنگ، وقتی دلم تنگ میشه برا ستاره های آسمون، وقتی اشک چشمام کمتر میشه از بارون تند دیشب، وقتی دستم موج میزنه تو حسرت یه لبخند، وقتی کمرم تا میشه برا غم وغصه ی خودم، وقتی سیاهی چشمام سفید میشه به دروازه ی محله برا شوق یه دیدار، وقتی نرمی گوشام می پوسه تو عقده ی...
-
نوروز 92
پنجشنبه 1 فروردین 1392 01:44
11 ماه گذشت ، بعضی ها دلشون شکست ، بعضی ها دل شکوندن ، خیلیا عاشق شدن ، خیلیا از بینمون رفتن ، خیلیا بینمون اومدن ، گریه کردیم و خندیدیم ، زندگی بر خلاف آرزوهامون زود گذشت و حالا تا آغاز بهاری دیگر طلوع یک خورشید مانده است......سال نو مبارک
-
معامله
یکشنبه 27 اسفند 1391 03:10
رفیق! معامله فسخ شد. در قبال دنیا...یک تار مویت را می خواستند.............. ندادم.....! تقدیم به دلارام جون خودم.......
-
باز هم دلتنگت شده ام
یکشنبه 27 اسفند 1391 02:52
آدم خوب قصه های من! دلتنگت شده ام.... حجمش را می خواهی؟خدا را تصور کن .... + وای که چقدر دوری از کسی که همه آرامش زندگیت در بودن با اونه سخته....حتی یک روز....درسته یکروزه از هم دور شدیم اما بینهایت دلتنگت شدم....دوست دارم
-
پیام
یکشنبه 17 دی 1391 01:43
دست از پا خطا کنی تعویض میشوی همین حوالی کسی شبیه توست. این است پیام عشق های امروزی
-
دل من
شنبه 25 آذر 1391 00:00
پایت را بلند کن چرا باور نداری جسمی زیر کفشهایت ناله میکند این جسم دل من است همان چیزی است که روزی به خودم گفتی عزیزترین است اما امروز بیرحمانه زیر پایت گذاشتی؟ باشد باز هم سکوت میکنم مهم اینست که تو دلت جایگاهش عزیز است پس من نمی نالم برایم دل تو ارزش دارد نه آنکه زیر پایت جا گذاشته ام نمی دانم چرا؟ اما چرا میدانم...
-
تاب
شنبه 6 آبان 1391 01:37
تاب می بندیم ... یکسو تو ؛ یکسو من ! نسیمی ما را تکان می دهد... تاب می گسلد .. یکسو من ؛ یکسو من ؛ هر سو من . . . تو کجا رفته ای ؟ بی تاب گشته ام. . . !
-
خوشبختیت آرزومه
یکشنبه 2 مهر 1391 01:47
می خواستم بهت بگم چقدرپریشونم دیدم خودخواهیه.... دیدم نمیتونم...تحمل میکنم بیتو به هر سختی به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی به شرطی که بشنوم دنیات آرومه که دوستش داری از چشمات معلومه یکی اونجاست شبیه من... یه دیوونه که بیشترازخودم قدر تو میدونه چیکار کردی که با قلبم به خاطر تو بی رحمم تو میخندی...چه شیرینه.......
-
تولد دوست جونیم..
پنجشنبه 30 شهریور 1391 01:41
امشب شب ما غرق گل و شادی و شوره از جشن ستاره آسمون یه پارچه نوره امشب خونه مون پر از طنین دلنوازه تو کوچه پر از نوای دلنشین سازه عزیزم هدیه ی من برات یه دنیا عشقه زندگیم با بودنت درست مثل بهشته تو خونه سبد سبد گل های سرخ و میخک عزیزم دوستت دارم تولدت مبارک تولدت مبارک تولدت مبارک تولدت مبارک تولدت مبارک جشن تو جشن...
-
تولد
جمعه 24 شهریور 1391 01:40
پلک جهان می پرید دلش گواهی میداد اتفاقی می افتد اتفاقی می افتد * * * * * * برای روز میلاد تن خود من آشفته رو تنها نذاری برای دیدن باغ نگاهت میون پیکر شب ها نذاری همه تنهایی ها با من رفیقن منو در حسرت عشقت نذاری برای روز میلاد تن خود منو دور از دل و دیدت نذاری دلم دلتنگه و مهر تو می خواد دلم رو در پی غم ها نذاری میام...
-
باز میگردد...
یکشنبه 19 شهریور 1391 21:50
برگ های خشک و بی رمق روی زمین را نسیم ابتدای پاییز جابه جا می کند و خاک را.... از اثر هرچیز پاک پاک میکند. و کم کم سیلی سرما بر گونه های مرطوب از باران پاییزی خاک میزند. گوشه ی کوچه زیر نظر داشت... با گوشه ی چشم داغ و جوان خود، بهاری که رفت...،تابستانی که آمد.....، دلم ریش میشود....روی میگردانم من تاب دیدن مرگ زندگی...
-
مینویسم
چهارشنبه 15 شهریور 1391 02:43
مینویسم با اشک،با قلم دلتنگی،به من گفتی که نمیتوانی میان ماندن و رفتن دو دل باشی و حالا رفته ای و من هیچ شکایتی ندارمفق بغض گلویم،حرف دلم را ناسروده شکسته است،حالا عاشق بی دست وپا ی قصه ات هر غروب دست از پا درازتر میرود،تا میان سایه های شهر تنهایی گم شود،نگو که روزگار اعتماد به باران و بابونه های خیالی گذشته است،چون...
-
آموخته ام
چهارشنبه 8 شهریور 1391 12:30
آموخته ام که زیر پوست سخت همه افراد کسی وجود دارد که خوشحال شود و دوست داشته باشد. آموخته ام که خدا همه چیز را در یک روز نیافرید ، پس من چگونه میتوانم همه چیز را در یک روز بدست آورم . آموخته ام که چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهد. آموخته ام که وقتی با کسی روبرو میشویم ، انتظار لبخندی از سوی ما دارد. آموخته ام...
-
چمدان
دوشنبه 9 مرداد 1391 01:34
یک نفر مرا در ایستگاه شب جا گذاشته است درست مثل چمدانی که تو جا گذاشتی اش پیش من برای من نه برای چمدان ات برگرد!..
-
اما
جمعه 6 مرداد 1391 01:33
تکیه کردن به تو را دوست دارم "اما" از دوباره افتادن می ترسم... نگاهت را دوست دار...م "اما" از سرد شدن های نگاهت می ترسم... دستانت را دوست دارم "اما" از دوباره خالی ماندن دستانم می ترسم... ... آغوشت را دوست دارم! "اما" از دوباره بی پناه شدن میترسم... با تو تا ابد بودن را دوست...
-
دلتنگی
دوشنبه 5 تیر 1391 01:29
دلم برای کسی تنگ است که تنهاییش تنهایی من است… دلم برای کسی تنگ است که مرهم زخمهای کهنه است… دلم برای کسی تنگ است که محرم اسرار است