حریم عشق

قلب من با تیغ کسانی زخم برداشت که از آنها انتظار محبت داشتم نه فراموشــی!!

حریم عشق

قلب من با تیغ کسانی زخم برداشت که از آنها انتظار محبت داشتم نه فراموشــی!!

چمدان

یک نفر مرا در ایستگاه شب جا گذاشته است درست مثل چمدانی که تو جا گذاشتی اش پیش من برای من نه برای چمدان ات برگرد!..

اما

تکیه کردن به تو را دوست دارم "اما" از دوباره افتادن می ترسم...

     
نگاهت را دوست دار...م "اما" از سرد شدن های نگاهت می ترسم...

     
دستانت را دوست دارم "اما" از دوباره خالی ماندن دستانم می ترسم...

     
... آغوشت را دوست دارم! "اما" از دوباره بی پناه شدن میترسم...

     
با تو تا ابد بودن را دوست دارم "اما" از دوباره رفتن هایت می ترسم...

     
... قصه کوتاه می کنم: تو را دوست دارم اما از این "اما" ها می ترسم..