حریم عشق

قلب من با تیغ کسانی زخم برداشت که از آنها انتظار محبت داشتم نه فراموشــی!!

حریم عشق

قلب من با تیغ کسانی زخم برداشت که از آنها انتظار محبت داشتم نه فراموشــی!!

19/4/92

17/4/90

فکرش را بکن من فقط 2 رو با دیدار فاصله دارم...دیداری با سه قدم فاصله...بی آنکه از جام لب هایت بنوشم....بی آنکه گرمی آغوشت تابستانم را آتشین تر کند!لحظه ی دیدار لرزش دل و دستتم را کنترل کنم هنر کرده ام...کاش فقط بتوانم آنقدر سیر ببینمت که حسرت دیدار دوباره ات تا پایان عمر از دلم رخت ببند....که تا زنده ام برای دیدن پاپیچ تو و خدای تو نشوم....!تا 48 ساعت دیگر زیر آسمان شهر توأم...با ستاره های آسمانت نیایش میکنم...بر در و دیوار شهرت با تمام عشق نگاه میکنم که اگر روزی از آن کوچه و خیابان رد شدی ،ذرات عشقم تمام جانت را سرشار کند...قبل از آمدنم،قبل از دیدار،با خودم زمزمه میکردم"بر دیده بگذارمت یا جرعه جرعه بنوشمت؟!

امروز 19/4/90...

چقدر تماشای انعکاس چهره ات در شیشه ی میز،بی دلواپسی پاییدن اطراف،بی شرم چشمان خودم و بی ترس تاب نیاوردن آفتاب نگاهت شیرین بود!!برای همان چند لحظه با تمام ذرات جانم نوشیدمت!!با آرامش بی هیچ دلواپسی!!بودنت در همان ساعت های محدود،دست کمی از داشتنت نداشت!!!

حس شادمانی سلول ها  وجودم  را تو بهتر از خودم میدیدی خوبترینم......

وای که امروز چه عرضی دارد...طولش مهم نیست...من عرض زمان را دوست تر میدارم...!طول چندان اهمیتی ندارد..!چه بسیار لحظاتی که طولانی اند و به بطالت میگذرند....

خدایا کمک کن ثانیه ای به بطالت نگذرد...!ثانیه ای درنگ نکنم...از نفس کشیدن در چند قدمی تو...! از تماشایت...!از شنیدن صدایت....از خاموش عشق وریدنم....واااای چقدر کار دارم....!!!!حالا که به دیدارت رسیده ام تشنه ترم!!!!هزار بار بیشتر مشتاق عاشقانه های توأم.....هزار باار بیشتر!!!!هزار بار بیشتر دلتنگ توأم.....

حالا از اون روز طلایی 2 سال میگذره....من دو سال بزرگتر شده ام عشقم پخته تر شده....همه چیز عوض شده به جز عشق من به تو....کاش می فهمیدی مخاطب خیلی خاصم....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.